کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
forhooy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برای هوی
-
تجملی
دیکشنری فارسی به عربی
هوي
-
تفننی
دیکشنری فارسی به عربی
هوي
-
علا قه داشتن به
دیکشنری فارسی به عربی
هوي
-
هویة
لغتنامه دهخدا
هویة. [ هََ ی َ ] (ع ص ) مؤنث هَوی . زن صاحب هوی یعنی دوست دارنده . (از اقرب الموارد). رجوع به هوی شود.
-
hoy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوی، کرجی
-
قوه مخیله
دیکشنری فارسی به عربی
خيال , هوي
-
تمنا و اندیشه
فرهنگ گنجواژه
هوی و هوس.
-
ریژ و کام
فرهنگ گنجواژه
هوی و هوس.
-
heavy metal music
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موسیقی هوی متال
-
تصور کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تخيل , تصور , هوي
-
آزوری
لغتنامه دهخدا
آزوری . [ وَ ] (حامص مرکب ) (از پهلوی آزوریه ، خواهش . هوی ̍) طمع. حرص . ولع. شهوت . هوی ̍. خواهش .
-
شهوت
واژگان مترادف و متضاد
باء، شبق، میل، هوس، هوی
-
vagariously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وحشیانه، وهمی، واهی، از روی هوی و هوس
-
لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُکُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
باب میل شما نیست - مطابق هوی و هوستان نبود