کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هوو
/havu/
معنی
دو زن که یک شوهر داشته باشند هرکدام هووی دیگری نامیده میشود؛ بناغ؛ همشوی؛ وسنی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
وسنی، همشو
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هوو
واژگان مترادف و متضاد
وسنی، همشو
-
هوو
لغتنامه دهخدا
هوو. [ هََ ] (اِ) دو زن که در نکاح یک مرد میباشند، هریک مر دیگری را هوو خوانند. (برهان ) (غیاث اللغات ). ضرة. (السامی فی الاسامی ). وسنی . بنانج . گولانج . هبو. هم شوی . (یادداشت مؤلف ). انباغ . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).- امثال : مثل هوو . هوو هوو...
-
هوو
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (اِ.) وسنی ، دو زن که یک شوهر داشته باشند.
-
هوو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) havu دو زن که یک شوهر داشته باشند هرکدام هووی دیگری نامیده میشود؛ بناغ؛ همشوی؛ وسنی.
-
هوو
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hevu طاری: hüvü طامه ای: havu طرقی: hövö کشه ای: huvi نطنزی: havu
-
هوو
لهجه و گویش بختیاری
howu هَوو، همشوى.
-
واژههای مشابه
-
هَووْ
لهجه و گویش گنابادی
hawou در گویش گنابادی یعنی هاون ، هاوَنگ
-
هَوو، هبوو
لهجه و گویش تهرانی
دو زن که در نکاح یک مرد باشند.
-
واژههای همآوا
-
هَووْ
لهجه و گویش گنابادی
hawou در گویش گنابادی یعنی هاون ، هاوَنگ
-
جستوجو در متن
-
اموسنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آموسنی، وسنی› [قدیمی] 'amvesni = هوو
-
نباغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انباغ، نباغ، نباج› [قدیمی] nabāq = هوو
-
وسنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] va(e)sni = هوو