کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوشیار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هوشیار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حذر
-
واژههای مشابه
-
هوشیار بودن
دیکشنری فارسی به عربی
صاحي
-
عاقل و هوشیار
فرهنگ گنجواژه
دانا و زیرک.
-
زیرک و هوشیار
فرهنگ گنجواژه
دانا و هوشیار.
-
مست و هوشیار
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
جستوجو در متن
-
cautioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار داد، هوشیار کردن، اخطار کردن به
-
aerifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوشیار است، تبدیل به هوا کردن، به بخار یا گاز تبدبل کردن
-
حذر
دیکشنری عربی به فارسی
احتياط , پيش بيني , هوشياري , وثيقه , ضامن , هوشيار کردن , اخطار کردن به
-
آژیریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - هوشیار کردن . 2 - خبردار کردن . 3 - فریاد زدن .
-
caution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتیاط، هوشیاری، پیش بینی، ملاحظه، احتیاط کاری، وثیقه، هوشیار کردن، اخطار کردن به
-
cautions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتیاط، هوشیاری، پیش بینی، ملاحظه، احتیاط کاری، وثیقه، هوشیار کردن، اخطار کردن به
-
تحفظ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahaffoz ۱. خود را حفظ کردن؛ خودداری کردن؛ هوشیار و بیدار بودن و پرهیز کردن؛ خود را نگه داشتن.۲. خویشتنداری.
-
آلار،آلا
لهجه و گویش تهرانی
شیطنت و خرابکاری ،شر به پا کردن/هوشیار کردن.:آلار ساختن،()درست کردن،()به پا کردن.آلا دادن=هشدار دادن