کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هوری
فرهنگ نامها
(تلفظ: huri) (هور = خورشید + ی (پسوند نسبت)) منسوب به خورشید ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
واژههای همآوا
-
حوری
فرهنگ نامها
(تلفظ: huri) (عربی ـ فارسی) (در ادیان) حور ؛ (به مجاز) ، زن زیبا .
-
حوری
فرهنگ فارسی معین
[ ع - فا. ] (ص نسب .) زن بهشتی .
-
حوری
لغتنامه دهخدا
حوری . (ص ، اِ) در تداول فارسیان ،حوراء که مفرد حور است آید. حوریه : یکی چون چتر زنگاری دوم چون سبز عماری سوم چون قامت حوری چهارم نامه ٔ مانی . منوچهری .رضوان مگرسراچه ٔ فردوس برگشادکین حوریان بساحت دنیی ̍ خزیده اند. سعدی .- حوری سرشت ؛ آنکه طبیعت ح...
-
حوری
لغتنامه دهخدا
حوری . [ ح َ وَ ری ی ] (ع ص ) کبش حوری ؛ قچقار سرخ پوست . (منتهی الارب ). منسوب است به حَوَر؛ پوست . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
لیسک
لغتنامه دهخدا
لیسک . [ س َ ] (اِ) حلزون . قسمی حلزون . راب . شنج . خف الغراب . فرحولیا.(تذکره ٔ ضریر انطاکی ذیل کلمه ٔ حلزون ) : لیسک را بین ز بر لاله برگ یازان هر سو کشف آسا سراتنش ز بلور مُذاب و دو چشم هوری قلیائی دو گوهراشاخ دو افراشته بر سرش بربر سر هر شاخ یکی...
-
حتیان
لغتنامه دهخدا
حتیان . [ ح ِت ْ تی ] (اِخ ) قومی باستانی که پیش از تمدن مردم فینیقی در آسیای صغیر مملکت عظیمی داشته اند. پورداود گوید: سابقاً از حتیتها فقط نامی شنیده بودند، زیرا درتوارة چندین بار یاد گردیده اند پس از کاوشهائی که در سوریه و آسیای صغیر شد و چندین شه...