کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوبره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هوبره
/hubare/
معنی
پرندهای وحشی، حلالگوشت، و بزرگتر از مرغ خانگی با گردن دراز و بالهای زردرنگ و خالدار؛ جرز؛ چرز؛ جرد؛ حُباری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هوبره
لغتنامه دهخدا
هوبره . [ ب َ رَ / رِ ] (اِ) شوات . چرز. (یادداشت مؤلف ). پرنده ای است که آن را به عربی حباری و به ترکی توغدری گویند. (برهان ). مرغی است بری ، خاکستری رنگ و منقارش دراز. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
هوبره
لغتنامه دهخدا
هوبره . [ هََ / هُو ب َ رَ / رِ ] (ص ) سرگشته و حیران . (برهان ). به معنی حیران آورده اند و از طبقات پیر انصاری نقل کرده که شیخ شبلی در حق شیخ یعقوب دعا کرده گفت : خدای تعالی تو را هوبره کند. وی گفت : آمین ... (انجمن آرا). رجوع به حاشیه ٔ برهان چ معی...
-
هوبره
فرهنگ فارسی معین
(بَ رِ) (اِ.) پرنده ای است وحشی و حلال گوشت ، بزرگتر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زردرنگ و خال دار.
-
هوبره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) ‹ابره، تودره› hubare پرندهای وحشی، حلالگوشت، و بزرگتر از مرغ خانگی با گردن دراز و بالهای زردرنگ و خالدار؛ جرز؛ چرز؛ جرد؛ حُباری.
-
واژههای مشابه
-
هوبرّه
لهجه و گویش بختیاری
hubarra هوبرّه، نام پرندهاى با جثه بزرگ به اندازه بوقلمون که در نواحى صحرایى و کویرى زندگى مىکند.
-
Otididae
هوبرهایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ درناسانان که پرندگانی خشکیزی با جثۀ متوسط تا بسیار بزرگاند و پاها و گردن بلند و منقار قوی و کوتاه دارند
-
Chlamydotis undulata
هوبرۀ موجدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ هوبرهایان و راستۀ درناسانان که تاج نخودی با پرهای راست در مرکز آن دارد؛ سر آن خاکستری روشن و بدن دارای پرهای راست سیاه در پایین گردن تا قفسۀ سینه است
-
واژههای همآوا
-
هوبرّه
لهجه و گویش بختیاری
hubarra هوبرّه، نام پرندهاى با جثه بزرگ به اندازه بوقلمون که در نواحى صحرایى و کویرى زندگى مىکند.
-
جستوجو در متن
-
ابره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] 'obare = هوبره
-
جرز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چرز› (زیستشناسی) [قدیمی] jarz =هوبره
-
حباری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: هوبره] (زیستشناسی) [قدیمی] hobārā = هوبره
-
تودره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] tudare = هوبره