کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هوازی
/havāzi/
معنی
ناگاه؛ ناگهان؛ بیخبر؛ غفلتاً: ◻︎ به مهمان هوازی شاد گردم / ز بند رنج و غم آزاد گردم (فرخی: ۴۵۳).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
aerobic
-
جستوجوی دقیق
-
هوازی
لغتنامه دهخدا
هوازی . [ هََ ] (نف مرکب ) زیست کننده در هوا. این ترکیب اخیراً در کتاب های زیست شناسی به معنی هر موجودی که برای ادامه ٔ زندگی نیازمند هوا باشد به کار رفته است .
-
هوازی
لغتنامه دهخدا
هوازی . [ هََ / هَِ ] (ق ) بیکبار. ناگاه . (برهان ) : مردمان از خرد سخن گویندتو هوازی حدیث غاب کنی . رودکی .هوازی برآمد برم آن نگارمرا تنگ بگرفت اندر کنار. آغاجی .هوازی مرا گوید آن شکرین لب که ای شاعراندر سخن ژرف بنگر. فرخی .به مهمان هوازی شاد گردم ز...
-
هوازی
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (ق .) ناگاه ، ناگهان .
-
هوازی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] havāzi ناگاه؛ ناگهان؛ بیخبر؛ غفلتاً: ◻︎ به مهمان هوازی شاد گردم / ز بند رنج و غم آزاد گردم (فرخی: ۴۵۳).
-
هوازی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) havāzi موجودی که برای زنده ماندن احتیاج به اکسیژن هوا دارد.
-
واژههای مشابه
-
aerobe
هوازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ریزاندامگانی که در حضور اکسیژن قادر به زندگی و رشد است
-
aerobic 1
هوازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی موجودی که در شرایط هوازیستی به رشد و بقا ادامه دهد
-
obligate aerobe
هوازی اجباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ریزاندامگانی که فقط در مجاورت با اکسیژن محلول میتواند زنده بماند
-
aerobic glycolysis
قندکافت هوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بخشی از فروگشت که در آن مولکول گلوکوز یا گلیکوژن در مجاورت اکسیژن میشکند
-
aerobic culture
کشت هوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشت در شرایط هوازی و در مجاورت اکسیژن مولکولی
-
aerobic threshold, AeT
آستانۀ هوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لحظهای که در آن شدت تمرینهای بدنی بهقدری است که مسیرهای تأمین انرژی بیهوازی شروع به فعالیت میکنند، ولی انرژی هنوز ازطریق مسیرهای هوازی تـأمیـن مـیشود
-
aerobic respiration
تنفس هوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] تنفسی که در آن گیرنده نهایی الکترون، اکسیژن مولکولی هواست
-
cryophilic aerobic digestion
هضم هوازی سرمادوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هضم هوازی در دمای پایینتر از 20 درجۀ سلسیوس
-
anaerobic glycolysis
قندکافت بیهوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعهواکنشهایی که در آنها مولکول گلوکوز یا دیگر قندها در نبود اکسیژن میشکنند