کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هنگ تحدب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هنگ تحدب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← هنگ کوژی
-
واژههای مشابه
-
هنگ چینه
لغتنامه دهخدا
هنگ چینه . [ هََ چی ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان سقز. دارای 240 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
هنگ دان
لغتنامه دهخدا
هنگ دان . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش کنگان شهرستان بوشهر. دارای 100 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و خرما و انار و میوه های دیگر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
هنگ ژال
لغتنامه دهخدا
هنگ ژال . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. دارای 108 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون ، ارزن و مازوج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
هنگ ژاله
لغتنامه دهخدا
هنگ ژاله . [ هََ گ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزاب شهرستان سنندج . دارای 160 تن سکنه ، آب آن از رودخانه های برده سفید، کوره دره و چشمه و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، توتون و گردو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
هنگ کنگ
لغتنامه دهخدا
هنگ کنگ . [ هَُ ک ُ ] (اِخ ) یکی از مستعمرات انگلیس در جنوب شرقی سرزمین چین است که در شرق رود مروارید و در 90میلی جنوب کانتن قرار دارد. 391 کیلومتر مربع وسعت و قریب دو میلیون نفر جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی وبستر).
-
پیش هنگ
لغتنامه دهخدا
پیش هنگ . [ هََ ] (اِ مرکب ) پیش آهنگ . پیشرو لشکر. رجوع به پیش آهنگ شود.
-
دره هنگ
لغتنامه دهخدا
دره هنگ . [ دَ رِ هََ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان . واقع در 45هزارگزی شمال باختری رفسنجان به بافق . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده هنگ
لغتنامه دهخدا
ده هنگ . [ دِه ْ هَُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوده بخش بستک شهرستان لار. واقع در 36هزارگزی شمال خاوری بستک با 489 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
بن هنگ
لغتنامه دهخدا
بن هنگ . [ ب ِ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاولایت است که در بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه واقع شده است . و دارای 190 تن سکنه است . و این ده را به اصطلاح ولایتی بنهج نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
در هنگ
دیکشنری فارسی به عربی
ابتلاع
-
هنگ چینه
واژهنامه آزاد
ه بافتحه+ن ساکن+گ با فتحه +چ با کسره +ی با ساکن+ن با فتحه +ه نام پرنده ای که زنبور خوار است به رنگ سبز و دور گردنش سیاه و زرد رنگ است و منقاری نسبتاً دراز
-
هوش و هنگ
لغتنامه دهخدا
هوش و هنگ . [ ش ُ هََ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زیرکی و آگاهی و فراست و دانایی و هشیاری : ما را به هوش و هنگ ز دوزخ نجات نیست وز بیم آن نهنگ نه هوشستمان نه هنگ .سوزنی .
-
سنگ و هنگ
لغتنامه دهخدا
سنگ و هنگ . [ س َ گ ُ هََ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خرد و فرهنگ : گویند ز سنگ و هنگ دوری دانی که نه جای سنگ و هنگ است .انوری .