کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هندسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هندسی
/hendesi/
معنی
۱. مربوط به هندسه.
۲. [قدیمی] معمار.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
دیوان
دیکشنری
geometric, geometrical
-
جستوجوی دقیق
-
هندسی
فرهنگ واژههای سره
دیوان
-
هندسی
لغتنامه دهخدا
هندسی . [ هَِ دِ ] (ص نسبی ) منسوب به هندسه . مربوط به علم هندسه : فکند از هیأت نُه حرف افلاک رقوم هندسی بر تخته ٔ خاک . نظامی .از طبیعی و هندسی و نجوم همه در دست او چو مهره ٔ موم . نظامی . || دارای شکل هندسی . بروفق علم هندسه .بر اساس علمی : برانوش...
-
هندسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به هَندسَة) [عربی: هَندسیّ] hendesi ۱. مربوط به هندسه.۲. [قدیمی] معمار.
-
هندسی
دیکشنری فارسی به عربی
هندسي
-
واژههای مشابه
-
هندسي
دیکشنری عربی به فارسی
هندسي
-
geometric boundary
مرز هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که به وسیلۀ یک یا چند خط هندسی ترسیم شده باشد
-
Late Geometric
هندسی پایانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] آخرین مرحله از مراحل سهگانۀ دورۀ هندسی، از حدود 750 تا 700 ق.م
-
geometric buckling
کمانش هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] معیاری برای توزیع چگالی نوترون که بستگی به شکل و اندازۀ قلب واکنشگاه/ رآکتور هستهای دارد
-
geometric excavation
کاوش هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← کاوش شبکهای
-
واسطه ٔ هندسی
لغتنامه دهخدا
واسطه ٔ هندسی . [ س ِ طَ / طِ ی ِ هَِ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح ریاضی ) اگر مجذور عددی برابر با حاصل ضرب دو عدد دیگر باشد، آن را واسطه ٔ هندسی بین دو عدد مزبور گویند، مثلاً در تساوی =h2، ab «h» را واسطه ٔ هندسی بین «a» و «b» گویند.
-
Proto-geometric
آغاز هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اولین مرحله از مراحل سهگانۀ دورۀ هندسی از1050 تا 900 ق.م
-
geometric distribution
توزیع هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیع احتمال تعداد آزمایهها پیش از نخستین موفقیت در دنبالهای از آزمایههای برنولی
-
geometric delay
تأخیر هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تأخیر ناشی از عوامل فیزیکی و واپایشی تردد در حرکت یک وسیلۀ نقلیه بیآنکه سایر وسایل نقلیه حرکت آن را سد کرده باشند
-
geometric attenuation
تضعیف هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] کاهش جنبش زمین با دور شدن از چشمه براثر گسترش جبهۀ موج