کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم زور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
همتُندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همتُندی
-
homotopy
همجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
juxtaposition
همجواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] قرار گرفتن واحدهای زبانی در کنار هم بیآنکه در آنها تغییری ایجاد شود
-
همجهت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همجهت
-
lego
همچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی اسباببازی، شامل قطعات کوچک عموماً کائوچویی یا پلاستیکی، که میتوان آنها را بر روی هم سوار کرد و برای بازی و سرگرمی چیزهایی مانند خانه و قطار و کشتی ساخت
-
همحس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← عصب همحس
-
cognate 2
همخانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی واژهها و زبانهایی که نیای مشترک دارند
-
collinearity
همخطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] وضعیتی در وایازش که ستونهای ماتریس طرح آن دارای همبستگی خطی زیادی باشند
-
consanguinity
همخونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] خویشاوندی به علت داشتن دستِکم یک نیای مشترک
-
co-disposal
همدفعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دفع دو یا چند نوع پسماند در یک مکان
-
همدِگردما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همدِگردما
-
همدِگرفرازا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همدِگرفرازا
-
همدِگرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همدِگرفشار
-
همدینامیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← ← خط همشدت
-
collimator
همراستاساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای که برای همراستاسازی محورهای نوری اجزای مختلف یک سامانۀ نوری مورد استفاده قرار میگیرد