کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همالکترون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
isoelectronic
همالکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی دو یا تعداد بیشتری گونۀ شیمیایی که تعداد الکترونهای ظرفیت آنها یکسان و ساختارشان همانند باشد
-
واژههای مشابه
-
الکترون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: électron] (شیمی) 'elect[e(o)]ron هریک از ذراتی که در اطراف هستۀ مرکزی اتم با سرعت بسیار حرکت میکنند و دارای بار الکتریکی منفی هستند.
-
الکترون
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تُ) [ فر. ] (اِ.) از ذرات بنیادی ماده و حاوی کمترین بار الکتریکی منفی و جزء سازندة همة اتم هاست .
-
الکترون
لغتنامه دهخدا
الکترون .[ اِ ل ِ رُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) جزئی از اتم است که واجد بار الکتریسیته ٔ منفی و مخالف بار الکتریسیته ٔ پرتون می باشد. مقدار الکتریسیته ٔ هر الکترون برابر است با: S.G.10C-10*4/8 برحسب واحد الکترو استاتیک مساوی 19-10 * 1/6 کولن است .جرم آن برا...
-
الکترون
دیکشنری عربی به فارسی
الکترون
-
electron
الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ذرۀ بنیادی پایداری که بار منفی دارد و جزء سازندۀ همه اتمهاست
-
الکترون
دیکشنری فارسی به عربی
الکترون
-
isoelectronic sequence
توالی همالکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] گروهی از طیفهای حاصل از عناصر مختلف در حالتی که اتمهای این عناصر چنان یونیده شده باشند که شمار الکترونهاشان با هم برابر باشد
-
electron density
چگالی الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تعداد الکترون موجود در حجم واحد
-
electron diffraction
پراش الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدۀ تداخل الکترونها و تشکیل نقش پراش که ناشی از پراکندگی الکترونها در رویارویی با اتمهای موجود در بلورهاست
-
electron trap
تلۀ الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناخالصی موجود در نیمرسانا که الکترونهای متحرک را در خود جذب میکند یا نقصی که سبب این فرایند میشود
-
Auger electron
الکترون اوژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] الکترونی که در "اثر اوژه" از اتم گسیل میشود
-
electron beam curing
الکترونپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پخت سریع مادۀ پوششی با ارسال باریکۀ الکترون به سطح ماده و تشکیل رادیکالهای آزاد و انجام واکنش بسپارش زنجیری
-
electron affinity
الکترونخواهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تمایل یک اتم به کسب الکترون که با تغییر انرژی همراه است