کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
همگون
/hamgun/
معنی
۱. همرنگ.
۲. همانند؛ شبیه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
هماهنگ، هملون، یکسان
دیکشنری
similar
-
جستوجوی دقیق
-
همگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← همگونشده
-
همگون
واژگان مترادف و متضاد
هماهنگ، هملون، یکسان
-
همگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹همگونه› hamgun ۱. همرنگ.۲. همانند؛ شبیه.
-
همگون
دیکشنری فارسی به عربی
معيار
-
واژههای مشابه
-
homopolymer
همگونبَسپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] بَسپاری متشکل از یک نوع تکپار
-
homopolymerization
همگونبَسپارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی بسپارشی که در آن تنها از یک نوع تکپار استفاده شود
-
همگونشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← همگونی
-
assimilate
همگون شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تغییر مشخصه یا مشخصههای یک واحد آوایی برای مطابقت با مشخصه یا مشخصههای واحد آوایی دیگرِ پیش یا پس از آن
-
assimilated 2
همگونشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی یک واحد آوایی که در مشخصه یا مشخصههای آن همگونی ایجاد شده باشد متـ . همگون
-
جستوجو در متن
-
هملون
واژگان مترادف و متضاد
همرنگ، همگون
-
همرنگ
واژگان مترادف و متضاد
همصبغه، همگون، هملون
-
معيار
دیکشنری عربی به فارسی
متعارف , معيار , استاندارد , همگون
-
جوراجور
واژگان مترادف و متضاد
گوناگون، متنوع، مختلف، نوعبهنوع ≠ همگون، یکسان