کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
همگان
/hamegān/
معنی
= همه: ◻︎ از همگان بینیاز و بر همه مشفق / وز همه عالم نهان و بر همه پیدا (سعدی۲: ۳۰۳).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جمیع، عامه، عام، عموم، قاطبه، همگی، همه
دیکشنری
common, commonalty, folk, general, general public, populace, public
-
جستوجوی دقیق
-
همگان
واژگان مترادف و متضاد
جمیع، عامه، عام، عموم، قاطبه، همگی، همه
-
همگان
لغتنامه دهخدا
همگان . [ هََ م َ / م ِ ] (ضمیر مبهم ) ج ِ همه . و به معنی همه و مجموع . (برهان ) : مر مرا حاجت آمده ست امروزبه سخن گفتن شما همگان . فرخی .همگان حال من شنیدستیدبلکه دانسته اید و دیده عیان . فرخی .چند گاهی است که در آرزوی روی تو بودصدر دیوان و بزرگان ...
-
همگان
فرهنگ فارسی معین
(هَ مَ یا مِ) (ق .) جِ همه ، همگی .
-
همگان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، ضمیر) hamegān = همه: ◻︎ از همگان بینیاز و بر همه مشفق / وز همه عالم نهان و بر همه پیدا (سعدی۲: ۳۰۳).
-
همگان
دیکشنری فارسی به عربی
جنرال
-
همگان
واژهنامه آزاد
همه
-
واژههای مشابه
-
pantisocracy
همگانسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شکلی از سازمان اجتماعی بدون حکومت که در آن همۀ افراد از یک مرتبه و مقام اجتماعی برخوردارند و کسی بر دیگری تفوق ندارد
-
جستوجو در متن
-
در انظار عمومی
فرهنگ واژههای سره
پیش دیده همگان
-
عموم
فرهنگ واژههای سره
همگان
-
عمومی
فرهنگ واژههای سره
همگان
-
عمومیت
فرهنگ واژههای سره
همگان
-
پیر و جوان
فرهنگ گنجواژه
همگان،همه.
-
افراد
فرهنگ واژههای سره
کسان، همگان