کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگامسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کمپوت سازی
لغتنامه دهخدا
کمپوت سازی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) ساختن و تهیه کردن کمپوت . و رجوع به کمپوت شود. || (اِ مرکب ) کارخانه ای که در آنجا کمپوت سازند.
-
کمین سازی
لغتنامه دهخدا
کمین سازی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی کمین ساز : اجل بر جان کمین سازی نموده قیامت را یکی بازی نموده . نظامی .و رجوع به کمین ساز شود.
-
کمان سازی
لغتنامه دهخدا
کمان سازی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کمان ساز. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمان ساز شود. || (اِ مرکب ) محل ساختن کمان . (فرهنگ فارسی معین ). دکان کمان ساز. کارگاه کمان ساز : دکان کمان سازیم چون گشوددر او یک کمان باب منصور بود.ملاطغرا (از آنن...
-
کله سازی
لغتنامه دهخدا
کله سازی . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) یکی از هنرهای دستی است و آن نوعی ماسک سازی است . مواداولیه ٔ آن از کاغذ است . در این رشته قالب را از گل تهیه می کنند و روی گل چند کاغذ می چسبانند؛ بعد سریشم و کاغذ را بهم الصاق می کنند. (فرهنگ فارسی معین )...
-
کلیشه سازی
لغتنامه دهخدا
کلیشه سازی . [ ک ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کلیشه ساز. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیشه و کلیشه ساز شود. || (اِ مرکب ) مغازه و کارگاه کلیشه ساز. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کشتی سازی
لغتنامه دهخدا
کشتی سازی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل ساختن کشتی . سفانة (یادداشت مؤلف ). || (اِ مرکب ) جای ساختن کشتی . کارخانه ای که کشتی در آن درست کنند.
-
کلاه سازی
لغتنامه دهخدا
کلاه سازی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) کلاهدوزی . || پاپوش دوزی . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
گونه سازی
لغتنامه دهخدا
گونه سازی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) در نقاشی ، چهره پردازی و صورت کشیدن باشد. (از تاریخ عالم آرای عباسی ج 1 ص 176).
-
کالباس سازی
لغتنامه دهخدا
کالباس سازی . (حامص مرکب ) ساختن کالباس . عمل کالباس ساز.
-
گچ سازی
لغتنامه دهخدا
گچ سازی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل گچ ساختن .
-
گیاخاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گیاخاکشدگی
-
flocculation
لختهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن ذرات کلوئیدی پس از انعقاد و ناپایدارشدن ازطریق همزدن آرام به هم میپیوندند
-
seismic shooting 2, shoot 6
لرزهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تولید امواج لرزهای در زمین با مادۀ منفجره یا به هر وسیلهای
-
virtualization
مجازیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ایجاد نمونۀ مجازی چیزی مانند سامانۀ عامل یا افزارۀ رایانش یا افزارۀ ذخیرهسازی یا افزارههای شبکه
-
passivization
مجهولسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند تبدیل جملۀ معلوم به مجهول