کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همکام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
همکام
/hamkām/
معنی
همآرزو؛ دو نفر که یک مراد و مقصود داشته باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
syngamous, syngamic
همکام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به همکامی
-
همکام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹همکامه› hamkām همآرزو؛ دو نفر که یک مراد و مقصود داشته باشند.
-
واژههای همآوا
-
هم کام
لغتنامه دهخدا
هم کام . [ هََ ] (ص مرکب ) هم آرزو. دو تن که یک مراد خواهند : دلاَّرام او بود و هم کام اوهمیشه به لب داشتی نام او.فردوسی .