کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همه رهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
همه رهه
لغتنامه دهخدا
همه رهه . [ هََ م َ / م ِ رَ هََ / هَِ ] (ق مرکب ) یکسره . یکره . یکسر. (یادداشت مؤلف ) : حرکاتش همه رهه هنر است برم از جان من عزیزتر است .عنصری .
-
واژههای مشابه
-
همة
لغتنامه دهخدا
همة. [ هََ م ْم َ / هَِ م ْ م َ ] (ع اِ) کاری که قصد کردن آن نمایند. || قصد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، هِمَم . (منتهی الارب ). || هوی . ج ، همم . (اقرب الموارد). خواهش . (منتهی الارب ). || پیر فانی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || زن پیر ...
-
همه و همه
فرهنگ گنجواژه
همه.
-
referendum
همهپرسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیگیری برای پذیرش یا عدم پذیرش موضوعی خاص، از همۀ افرادی که طبق قوانین کشور میتوانند رأی بدهند
-
ubiquitous
همهجاگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی آنچه در همه جا یا در جاهای بسیار بهطور همزمان حضور دارد
-
ubiquity
همهجاگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حضور در همه جا یا در جاهای بسیار بهطور همزمان
-
omnivore, omnivorous, omnivorous animal, diversivore
همهچیزخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] جانداری که بتواند از انواع منابع غذایی، اعم از گیاهی یا جانوری، تغذیه کند
-
omni on
همهروشنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از وضعیتهای مسیر میدی که در آن پیامها از تمام مسیرها دریافت میشوند
-
panchrony
همهزمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگیهایی از زمان که فارغ از زبان و مکان ثابت میماند یا برقرار است
-
Universal Serial Bus, USB
همهگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استانداردی برای گذرگاه خارجی که امکان انتقال 12 مگابیت بر ثانیه را فراهم میکند
-
epidemic
همهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی آن دسته از بیماریها که بهطور ناگهانی در میان مردمان یک ناحیۀ خاص شایع شود
-
epidemiology
همهگیرشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مطالعۀ نحوۀ انتشار بیماریها و عوامل بیماریزا یا هر عاملی که به سلامت مربوط باشد متـ . اپیدمیولوژی
-
epidemy
همهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شیوع بیشازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین
-
tutti
همهنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخشی از قطعۀ سازگانی که همۀ سازها با هم مینوازند