کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همرفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
همرفت
واژهنامه آزاد
(ه فتحه، ر ضمه) حرکت دوار هوا که بر اثر جابجایی هوای گرم و سرد ایجاد می شود.
-
واژههای مشابه
-
convection
همرَفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] جابهجایی جِرم و انرژی براثر جابهجایی ماده
-
heat convection
همرَفت گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی گرمایی از مکانی به مکان دیگر با حرکت واقعی شاره
-
convective inhabition, CIN
بازدارندۀ همرَفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انرژی لازم برای انتقال شبهبیدرروِ بستههوا در راستای قائم از تراز اولیۀ آن به تراز همرفت آزاد
-
جستوجو در متن
-
hemipterology
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همرفت شناسی
-
convective
همرَفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به پدیدۀ همرَفت
-
convective cloud
اَبر همرَفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که عامل گسترش قائم آن همرفت است
-
heat
گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی انرژی مربوط به حرکت اتمها یا مولکولها که ازطریق رسانش و همرَفت و تابش قابل انتقال است
-
fire storm
توفان آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] همرَفت ناگهانی ناشی از آتشسوزی شدید و پیوسته در ناحیهای وسیع
-
convective temperature
دمای همرَفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دمایی که هوای نزدیک سطح زمین باید به آن برسد تا همرفت از سطح آغاز شود
-
syndromes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سندرم ها، علائم مشخصه مرض، همرفت، مجموعه علامي بدنی وذنی مرض
-
syndrome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سندرم، علائم مشخصه مرض، همرفت، مجموعه علامي بدنی وذنی مرض
-
convection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همرفت، انتقال گرما، انتقال برق، ارزش حرارتی، همبرداری