کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همتاسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
replication
همتاسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند دوتا شدن بهطوریکه نسخهای دقیق از نسخۀ اولیه بازسازی شود، مانند آنچه در مورد دِنا و رِنا اتفاق میافتد
-
واژههای مشابه
-
replication origin, origin of replication, origin 2, ori site, ori
مبدأ همتاسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] توالی خاصی از همتایه که همتاسازی دِنا از آن آغاز میشود
-
bidirectional replication
همتاسازی دوسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی همتاسازی دِنا که در آن دوشاخههای همتاسازی در دو جهت مخالف هم پیش میروند
-
viral replication
همتاسازی ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] فرایندی که در آن از روی یک ویروس والد، ویروس یا شبهویروس جدید تولید میشود
-
replication eye
چشم همتاسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← حباب همتاسازی
-
replication bubble
حباب همتاسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] بخشی از دِنای در حال همتاسازی که با ریزبین الکترونی به شکل حبابی کوچک دیده میشود متـ . چشم همتاسازی replication eye
-
replication fork
دوشاخۀ همتاسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ساختاری دوشاخه که براثر باز شدن دو رشتۀ دِنای درحالهمتاسازی به وجود میآید
-
data replication
همتاسازی دادهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تکثیر دادهها بر روی تعدادی از رایانهها در یک سامانۀ توزیعی متـ . همتاسازی دادهها
-
همتاسازی دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← همتاسازی دادهای
-
جستوجو در متن
-
replicative
همتاشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] 1. مربوط به همتاسازی 2. ویژگی آنچه در فرایند همتاسازی شرکت کرده است متـ . همتاساختی
-
shuttle vector, bifunctional vector
ناقل دوکارکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ناقلی که قادر به همتاسازی در دو گونۀ نامرتبط است
-
replisome
همتاتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعهای زیمایهای در پیشهستهایها که در همتاسازی دِنا شرکت دارد
-
replicator
همتاساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از دِنا که محل شروع همتاسازی در هر همتایه است