کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلول
لغتنامه دهخدا
هلول . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه که 238 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله ، انار، انجیر و پنبه و کاردستی مردم بافتن گلیم و جاجیم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
واژههای همآوا
-
حلول
واژگان مترادف و متضاد
۱. تناسخ ۲. طلوع، ظهور ۳. تراوش، رسوخ، نفود ۴. فرا رسیدن، آغازشدن
-
حلول
فرهنگ فارسی معین
(حُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - فرود آمدن در جایی ، وارد شدن به کسی . 2 - داخل شدن روح کسی در کس دیگر.
-
حلول
لغتنامه دهخدا
حلول . [ ح ُ ] (ع مص ) گذشتن مهلت وام و واجب شدن ادای آن . (منتهی الارب ).- حلول اجل ؛ درآمدن وقت . رسیدن وعده ٔ چیزی . (آنندراج ). || رسیدن هدی [ قربانی ] بجایی که کشتن وی آنجا روا بود. (از منتهی الارب ). رسیدن قربانی به موضع قربان شدن . (از آنندرا...
-
حلول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] holul ۱. آغاز؛ شروع: حلول سال نو.٢. وارد شدن شیئی در شیء دیگر.٣. داخل شدن روح کسی در بدن دیگری.
-
جستوجو در متن
-
دره مران
لغتنامه دهخدا
دره مران . [ دَرْ رَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 38هزارگزی شمال باختری گهواره و 6هزارگزی دوشمیان ، کنار رودخانه ٔ زمکان ، با350 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ زمکان و شراب هلول و راه آن مالرو است . اهالی آن از تیره ٔ ...