کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلغف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلغف
لغتنامه دهخدا
هلغف . [ هَِ ل ْ ل َ ] (ع ص ) مرد ضخیم اندام آگنده گوشت . (از منتهی الارب ). || مضطرب خلقت . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
هلقف
لغتنامه دهخدا
هلقف . [ هَِ ل ْ ل َ ] (ع ص ) مرد گرانجان سطبراندام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به هلغف شود.
-
جستوجو در متن
-
هلقف
لغتنامه دهخدا
هلقف . [ هَِ ل ْ ل َ ] (ع ص ) مرد گرانجان سطبراندام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به هلغف شود.
-
ضخم
لغتنامه دهخدا
ضخم . [ ض َ / ض َ خ َ ] (ع ص ) هنگفت . ستبر. تناور. (مجمل اللغة) (دهار). سطبر و کلان ازهر چیزی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). بزرگ هیکل پرگوشت . (منتهی الارب ). دفزک بزرگ . (مهذب الاسماء). کلفت . زفت . ضخمة. ضخیم . ج ، ضخام : گنگ امردی بود ضَخم و ...