کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هلش
/heleš/
معنی
رهاکردگی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلش
لغتنامه دهخدا
هلش . [ هََ ] (اِ) مرغی است مردارخوار. (اسدی ) (برهان ). هلیش . رجوع به هلیش شود.
-
هلش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] heleš رهاکردگی.
-
واژههای مشابه
-
هلش نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] helešnāme طلاقنامه.
-
جستوجو در متن
-
هلیش
لغتنامه دهخدا
هلیش . [ هََ ] (اِ) مرغی باشد مردارخوار. (برهان ). رجوع به هلش شود.