کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هشدار تندباد کامل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
whole-gale warning
هشدار تندباد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هشداری برای کاربری دریایی با باد با سرعت 48 تا 55 گره یا نیروی بوفورت 10
-
واژههای مشابه
-
warning route, warning
مسیر هشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری که در فاصلۀ بین دو علامت اصلی قرار دارد و دارای همپوشانی محدود است
-
alert service
هشدار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که با صدای زنگ تلفن در وقت مقرر و ازپیشتنظیمشده به مشترک هشدار میدهد
-
threat warning
هشدار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نشانۀ تصویری یا شنیداری یا حسی که بر خطری قریبالوقوع دلالت دارد
-
storm warning
هشدار توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هشداری از بادهای مداوم با سرعت 48 گره یا بیشتر بهصورت پیشبینیشده یا درحالوزیدن که با چرخند حارّهای همراه نیست
-
hurricane warning, typhoon warning
هشدار توفند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هشدار نشاندهندۀ بادهای مداوم در سطح زمین با سرعت 64 گره یا بیشتر در مدت بیستوچهار ساعت یا کمتر
-
man aloft
هشدار دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تابلوی که تعمیرکاران رشتۀ برق و الکترونیک بر روی کنسول دستگاه فرستنده یا رادار نصب میکنند و نشانۀ حضور تعمیرکار بر روی دکل و هشداری برای حفظ سلامت او در برابر تابش امواج الکترومغناطیسی است
-
audible warning
هشدار شنیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زنگ یا آژیری که با فعال شدن سامانۀ تقاطع همسطح در سطح جاده به صدا درمیآید
-
warning board
تابلوِ هشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تابلویی که در نزدیکی محل محدودیت موقت یا اضطراری سرعت نصب میشود تا راهبر بتواند بهموقع ترمز کند
-
headlight flasher
چراغ هشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغی که با کشیدن دستهراهنما به سمت راننده بهسرعت روشن و خاموش میشود و از آن برای هشداردهی به رانندگان دیگر استفاده میشود
-
هشدار قبلی
دیکشنری فارسی به عربی
الإنذار المسبق
-
هشدار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
حذر
-
radar warning receiver
گیرندۀ هشدار راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گیرندۀ پهنباندی که اطلاعاتی مانند نوع رادار و مشخصات و جهت فعالیت نشانک/ سیگنال رادار رهگیریشده را به دست میدهد اختـ . گِهر RWR
-
storm warning signal
نشانک هشدار توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نحوۀ علامت دادن با پرچم در روز یا فانوس در شب از برج ساحلی هشدار توفان