کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هشدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
radar warning receiver
گیرندۀ هشدار راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گیرندۀ پهنباندی که اطلاعاتی مانند نوع رادار و مشخصات و جهت فعالیت نشانک/ سیگنال رادار رهگیریشده را به دست میدهد اختـ . گِهر RWR
-
storm warning signal
نشانک هشدار توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نحوۀ علامت دادن با پرچم در روز یا فانوس در شب از برج ساحلی هشدار توفان
-
approach warning distance
فاصلۀ هشدار ورود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فاصلۀ بین نقطهای که در آن نزدیک شدن قطار هشدار داده میشود تا تقاطع همسطح
-
alarm for quota restriction
هشدار پایان اعتبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که اگر مبلغ اعتبار باقیماندۀ مشترک از حد معینی کمتر شود با نشانک یا بوقی به او هشدار میدهد
-
whole-gale warning
هشدار تندباد کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هشداری برای کاربری دریایی با باد با سرعت 48 تا 55 گره یا نیروی بوفورت 10
-
automatic warning system, AWS
سامانۀ هشدار خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانهای که در هنگام نزدیک شدن قطار به تقاطع و نقاط دارای محدودیت سرعت بهصورت دیداری و شنیداری به راننده هشدار میدهد
-
integrated alarm notification system, IANS
سامانۀ یکپارچۀ هشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانهای که پایش کلیۀ سامانههای تشخیص آتش و آتشنشانی را در ورودیهای ایستگاهها، خروجیهای اضطراری، اتاقهای تجهیزات خاص، اتاقهای پایش، و نیز در سامانههای تهویۀ اضطراری تونلها، بالابرها و پلهبرقی بر عهده دارد و همچنین، بر شرایط...
-
storm warning tower
برج هشدار توفان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برجی عموماًً ساختهشده از فولاد برای نمایش نشانهای هشدار توفان
-
advanced warning cab signal
پیشهشدار اتاقک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی سامانۀ علامتدهی داخل اتاقک، در قطارهای پرسرعت، که گسترۀ اطلاعرسانی به راهبر را با نمایش علامتهای معمول کنار خط افزایش میدهد
-
traffic alert and collision-avoidance system, TCAS, traffic alert and collision avoidance
سامانۀ برخوردگریز و هشدار شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] نوعی سامانه در هواگردها که با جمعآوری اطلاعات شدآمدی محیط اطراف، خطر برخوردهای بالقوه را به خدمه هشدار میدهد
-
واژههای همآوا
-
هش دار
لغتنامه دهخدا
هش دار. [ هَُ ] (اِمص مرکب ) در اصل فعل امر از «هش داشتن » است اما به صورت اسم مصدر به کار میرود، مانند خبردار.- هش دار دادن ؛ خبر کردن . متوجه ساختن .رجوع به هش داشتن شود.
-
جستوجو در متن
-
warned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار داد، هشدار دادن، متنبه کردن، اخطار کردن به، تذکر دادن، اگاه کردن، خبر دادن
-
warns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار می دهد، هشدار دادن، متنبه کردن، اخطار کردن به، تذکر دادن، اگاه کردن، خبر دادن
-
warnish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار دادن