کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هشتتایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هشتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه هشتتایی
-
واژههای مشابه
-
تأیی
لغتنامه دهخدا
تأیی . [ ت َ ءَی ْ ] (ع مص ) قصد نمودن شخص و آیت اورا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأییته ُ و تآییته ُ؛ ای قصدت آیته ُ و تعمدته ُ. (اقرب الموارد). || توقف و درنگ نمودن در مکانی . (منتهی الارب ).
-
تآیی
لغتنامه دهخدا
تآیی . [ ت َ ] (ع مص ) مصدر باب تفاعل از «ای ی » توقف کردن . درنگ کردن . (از منتهی الارب ) .
-
octet
گروه هشتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروه موسیقی شامل هشت اجراکننده متـ . هشتتایی
-
baryon octet
هشتتایی باریونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهای از هشت ذره با پاریتۀ (parity) مثبت و اسپین 1/2 که الگویی متقارن دارند
-
octet rule, chemical octet rule
قاعدۀ هشتتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] قاعدهای که بر مبنای آن اکثر اتمها در هنگام پیوندش، غالباً الکترونهایی را از دست میدهند یا میگیرند یا به اشتراک میگذارند تا لایۀ بیرونی آنها هشتالکترونی و پایدار شوند
-
هشت
لغتنامه دهخدا
هشت . [ هََ ] (اِ) نام روز چهارم از خمسه ٔ مسترقه . (ناظم الاطباء).
-
هشت
لغتنامه دهخدا
هشت . [ هََ ] (عدد، ص ، اِ) توصیفی عددی ، دو مرتبه چهار. (ناظم الاطباء). نماینده ٔ آن در ارقام هندسی شکل زاویه ای است که رأس آن در بالاقرار گیرد. در حساب جُمَّل نشانه ٔ آن حرف «ح » است .- دوهشت ؛ شانزده . هشت به علاوه ٔ هشت : چو شیروی را سال شد برد...
-
هشت
لغتنامه دهخدا
هشت . [ هَِ ] (اِ صوت ) صفیر و صدایی که از دو لب خارج می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به هشپلک شود.
-
هشت
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] (اِ.) عدد اصلی بین هفت و نه (8). ؛ ~ کسی گرو نه بودن کنایه از: درآمد کم و هزینة زیاد داشتن .
-
هشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: hašt] (ریاضی) hašt بعد از هفت؛ عدد «۸».
-
هشت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: haš(t) طاری: haš(t) طامه ای: heš(t) طرقی: haš(t) کشه ای: haš(t) نطنزی: haš(t)
-
هَشت و نیم هَشت
فرهنگ گنجواژه
نوعی هشتی و دهلیز.
-
نُهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه نُهتایی