کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هزائم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هزائم
لغتنامه دهخدا
هزائم . [ هََ ءِ ] (ع اِ) ج ِهزیمة. (منتهی الارب ). رجوع به هزیمة و هزایم شود.
-
جستوجو در متن
-
هزیمة
لغتنامه دهخدا
هزیمة. [ هََ م َ ] (ع مص ) هزیمت . شکستن لشکر و دشمن را. (منتهی الارب ). شکستن لشکر. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) شکست لشکر. (منتهی الارب ). اسم است از فعل هزم . (از اقرب الموارد). رجوع به هزیمت شود. || (ص ) ستور لاغر. (منتهی الارب ). واحدة العجا...