کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هرگاه
/hargāh/
معنی
۱. هروقت؛ هرزمان.
۲. (حرف، قید) اگر؛ چنانچه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
momently, once, when
-
جستوجوی دقیق
-
هرگاه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹هرگه› hargāh ۱. هروقت؛ هرزمان.۲. (حرف، قید) اگر؛ چنانچه.
-
هرگاه
دیکشنری فارسی به عربی
اذا , حينما
-
جستوجو در متن
-
عنداللزوم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] 'endallozum هرگاه لازم باشد؛ هرگاه باید؛ وقت لزوم.
-
أَوَلَمَّا
فرهنگ واژگان قرآن
آيا هرگاه
-
حينما
دیکشنری عربی به فارسی
هر وقت که , هر زمان که , هرگاه , هنگاميکه
-
عندالامکان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'endal[']emkān هرگاه بشود؛ هرزمان بشود.
-
عندالمطالبه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: عندالمطالبَة] 'endalmotālebe هنگام مطالبه؛ هرگاه درخواست شود.
-
کُلَّمَا
فرهنگ واژگان قرآن
هرگاه که - هروقت که - هر بارکه
-
ار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (ق .) 1 - هرگاه ، اگر. 2 - یا.
-
ار
واژگان مترادف و متضاد
۱. اگر، چنانچه، گر، ۲. خواه، یا ۳. وقتیکه، هرگاه
-
maximum-phase wavelet
موجک بیشینهفاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجک دونمونهای [a,b] هرگاه |b|>|a| باشد
-
minimum-phase wavelet
موجک کمینهفاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجک دونمونهای [a,b] هرگاه |a|>|b| باشد
-
زیراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زیرآب› zirāb راه آب زیر حوض یا استخر که هرگاه بخواهند آب خارج شود آن را باز میکنند.
-
هرآینه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹هرآیینه، هاینه، هایینه› [قدیمی] har[']āy[e]ne ۱. یقیناً، حتماً.۲. (حرف) هرگاه.