کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرودوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هرودوت
لغتنامه دهخدا
هرودوت . [ هَِ رُ دُ ] (اِخ ) اگر چه او را پدر مورخین خوانده اند ولی در واقع نخستین مورخ نبوده زیرا قبل از او اشخاص دیگری از یونانیها مانند هکاته چیزهایی نوشته اند که به ما نرسیده و ظن قوی میرود که هرودوت و مورخین قرون بعد از این نوشته هااستفاده کرده...
-
جستوجو در متن
-
هرودت
لغتنامه دهخدا
هرودت .[ هَِ رُ دُ ] (اِخ ) هرودوت . رجوع به هرودوت شود.
-
Herodotus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرودوت
-
هردوتس
لغتنامه دهخدا
هردوتس . [ هَِ رُ دُ ت ِ ] (اِخ ) هرودوت . رجوع به هرودوت شود.
-
هرودتس
لغتنامه دهخدا
هرودتس . [ هَِ رُ دُ ت ِ ] (اِخ ) هرودوت . رجوع به هرودوت شود.
-
هردت
لغتنامه دهخدا
هردت . [ هَِ رُ دُ ] (اِخ ) رجوع به هرودوت شود.
-
هردوت
لغتنامه دهخدا
هردوت . [ هَِ رُ دُ ] (اِخ ) رجوع به هرودوت شود.
-
ابوالتواریخ
لغتنامه دهخدا
ابوالتواریخ . [ اَ بُت ْ ت َ ] (اِخ ) لقب مورخ مشهور یونان هرودوتس . هرودوت .
-
ساتر
لغتنامه دهخدا
ساتر. (اِخ ) قومی بودند که در قرن پنجم پیش از میلاد در تراکیه در آسیای صغیر می زیستند. هرودوت گوید:تنها قومی بودند که در حمله ٔ خشایارشا (480 ق . م ) مطیع او نگردیدند و آزادی خود را تا زمان ما [ هرودوت ] حفظ کردند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 748 شود.
-
تاهیس ماساد
لغتنامه دهخدا
تاهیس ماساد. (اِخ ) بعقیده ٔ هرودوت یکی از ارباب انواع مورد ستایش سکاها و خدای دریاها بود. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 587 شود.
-
فیلائون
لغتنامه دهخدا
فیلائون . [ ئُن ْ ] (اِخ ) برادر شاه سالامین در زمان خشایارشا بوده که به قول هرودوت در بحریه ٔ آن روز ایران صاحب نفوذ بوده است . (از ایران باستان پیرنیا ص 793).
-
لاتونا
لغتنامه دهخدا
لاتونا. (اِخ ) نام غیب گوئی به مصر از مردم شهر بوت . هرودوت از این مرد در کتاب خویش سخن رانده است . (ایران باستان ج 1 ص 515).
-
باست
لغتنامه دهخدا
باست . (اِخ ) در اساطیر مصری نام خدائی است که سر مجسمه ٔ آن به شکل سر گربه ساخته میشده است و هرودوت از آن به «بوباست » نام برده است . این نام از شهر بوباستیس گرفته شده و معبد معتبر این الهه در این شهر بوده است .
-
مکیا
واژهنامه آزاد
همان «ماکا» یا «مکه»، قدیمی ترین نام بلوچستان بوده که در کتیبه های بیستون و تخت جمشید ثبت شده است؛ هرودوت آن را مکیا یا میکیان خوانده است. (ایرج افشار، بلوچستان و تمدن دیرینۀ آن).