کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هروانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هروانی
لغتنامه دهخدا
هروانی . [ هََ رَ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هرات . (سمعانی ). رجوع به هروی و هراتی شود.
-
جستوجو در متن
-
خربنده
لغتنامه دهخدا
خربنده . [خ َ ب َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) کسی را گویند که خرالاغ بکرایه می دهد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (فرهنگ جهانگیری ). خربان که معاش روزگارش از کرای خر بود. و بتازیش مکاری خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). مُکارم . (دهار) (حبیش تفل...