کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هره دشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هره دشت
لغتنامه دهخدا
هره دشت . [ هََ رَ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی طوالش که دارای 3726 تن سکنه است . از رود هره دشت مشروب میشود و محصول عمده اش برنج ، غله ، لبنیات و میوه و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
واژههای مشابه
-
هرة
لغتنامه دهخدا
هرة. [ هَِرْرَ ] (ع اِ) مؤنث هِرّ. ج ، هِرَر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گربه ٔ ماده . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هر و هرر شود.
-
هرة
دیکشنری عربی به فارسی
چرک دار , چرکي , ريم الود , گربه , دخترک , بيدمشک , شبدرصحرايي , گربه وار , مثل پيشي
-
هِرِه
لهجه و گویش تهرانی
آجر به تیغ چیده، آجرچین لبه بام/ باغچه/دیوار،نرده،رف آجر،اِزاره
-
هِرِه
لهجه و گویش تهرانی
سکو
-
هِرَّه
لهجه و گویش بختیاری
herra چینه، حصار.
-
هره سنگ
لغتنامه دهخدا
هره سنگ . [ هََ رَ س َ ] (اِخ ) هرسنگ که دهی بوده است در مازندران . رجوع به هرسنگ شود.
-
هره کره
فرهنگ فارسی معین
(هِ ر ُِ . کِ ر ِّ ) (اِ.) خندة شدید و خارج از اندازه .
-
لب هِرِه
لهجه و گویش تهرانی
در تنگنا
-
هِره بندی
لهجه و گویش تهرانی
حصار آجری باغچه
-
هِرِه کردن
لهجه و گویش تهرانی
آجر را به نر چیدن
-
هره هو
واژهنامه آزاد
بی نظم و قانون
-
soldier arch
چَفتۀ هرهچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتۀ تختی که آجرهای آن قائم چیده شده باشد
-
هَرند،خَرند،هِره
لهجه و گویش تهرانی
رج آجرچین