کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرمست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هرمست
لغتنامه دهخدا
هرمست . [ هَُ م ُ ] (اِ) هرمزد. هرمز که روز اول هر ماه باشد. (برهان ). || (اِخ ) ستاره ٔ مشتری . (برهان ). رجوع به هرمس و هُرمُز شود.
-
واژههای همآوا
-
هرمسة
لغتنامه دهخدا
هرمسة. [ هََ م َ س َ ] (ع مص ) نالیدن مردم . || بانگ و فریاد کردن از ترس . || (اِمص ) ترش رویی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).