کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هردبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هردبة
لغتنامه دهخدا
هردبة. [ هََ دَ ب َ ] (ع اِ) نوعی از دویدن گرانبار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
هردبة
لغتنامه دهخدا
هردبة. [ هَِ دَب ْ ب َ ] (ع ص ) گنده پیر. (منتهی الارب ). العجوز. (اقرب الموارد). || مرد بددل کلان شکم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
حردبة
لغتنامه دهخدا
حردبة. [ ح َ دَ ب َ ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
-
حردبة
لغتنامه دهخدا
حردبة. [ ح َ دَ ب َ ] (ع اِمص ) خفت . سبکی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
گنده پیر
لغتنامه دهخدا
گنده پیر. [ گ َ دَ / دِ ] (اِ مرکب )زن پیر سالخورده را گویند. (برهان ). پیرزنی که به غایت سالخورده باشد و بدبوی گردد، چه گویند که چون زنان بسیار پیر گردند گنده و بدبوی شوند. (انجمن آرا) (آنندراج ): جَحَم ، رِش ، جِحمَش ، جُحموش ؛ زن گنده پیر کلانسال ...