کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هراسیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هراسیده
/harāside/
معنی
ترسیده؛ ترسانیدهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیمناک، ترسیده، متوحش، مرعوب، مرعوب، وحشتزده
دیکشنری
agitated, frightened
-
جستوجوی دقیق
-
هراسیده
واژگان مترادف و متضاد
بیمناک، ترسیده، متوحش، مرعوب، مرعوب، وحشتزده
-
هراسیده
لغتنامه دهخدا
هراسیده . [ هََ دَ / دِ ] (ن مف ) ترسیده . بیمناک . (یادداشت به خط مؤلف ).- هراسیده دل ؛ آنکه دلش نگران و ترسان است . به دل ترسان : که تا پیل گردد هراسیده دل نیارد نهادن پی از سوی گل .اسدی .
-
هراسیده
فرهنگ فارسی معین
(هَ دِ) (ص مف .) ترسیده ، ترسانیده شده .
-
هراسیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) harāside ترسیده؛ ترسانیدهشده.
-
هراسیده
واژهنامه آزاد
ترسیده.
-
جستوجو در متن
-
ناهراسیده
لغتنامه دهخدا
ناهراسیده . [ هََ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مقابل هراسیده ، به معنی ترسیده . رجوع به هراسیده شود.
-
مرعوب
واژگان مترادف و متضاد
بیمناک، ترسان، ترسیده، سراسیمه، متوحش، مستوحش، هراسان، هراسیده
-
وحشتزده
واژگان مترادف و متضاد
بیمناک، ترسناک، ترسیده، خوفناک، متوحش، هراسان، هراسناک، هراسیده
-
سهمناک
واژگان مترادف و متضاد
بیمناک، ترسآور، ترسناک، خوفناک، دهشتزده، دهشتناک، رعبآور، رعبانگیز، موحش، مهیب، مهیل، واهمهناک، هراسیده، هولناک
-
آسیمه
فرهنگ فارسی معین
(م ِ) (ص .) 1 - آشفته ، پریشان . 2 - مضطرب ، سرگشته . 3 - ژولیده . 4 - شتابزده . 5 - هراسیده .
-
متخشی
لغتنامه دهخدا
متخشی . [ م ُ ت َ خ َش ْ شی ] (ع ص ) ترسنده . (آنندراج ). هراسیده و ترسیده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخشی شود.
-
منحوش
لغتنامه دهخدا
منحوش . [ م ُ ح َ وِ ] (ع ص ) ترنجیده و منقبض گردنده . (آنندراج ). || هراسیده و ترسیده و گریزان و رمیده . (ناظم الاطباء).
-
بخوریده
لغتنامه دهخدا
بخوریده . [ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف ) مصروع و هراسیده شده . (ناظم الاطباء). دیوزده و پری زده و آسیب زده . (آنندراج ).
-
مذعور
لغتنامه دهخدا
مذعور. [ م َ ] (ع ص ) ترسانیده شده . (منتهی الارب ). ذاعر. منذعر. (متن اللغة). مرعوب . ترسیده . هراسیده . ترسان . (یادداشت مؤلف ). || مشمئز. (یادداشت مؤلف ).