کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هدایا
/hadāyā/
معنی
= هدیه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هدایا
لغتنامه دهخدا
هدایا. [ هََ ] (ع اِ) ج ِ هدیه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ، ترتیب عادل ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پیش کشیها : مهدراست کردند با خدمتکاران و هدایا. (تاریخ بیهقی ).به فخر سر به فلک برکشید و شادی کردکه آن هدایا بر دست او قبول افتاد. مسعودسعد.رجوع به ...
-
هدایا
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ ع . ] (اِ.) جِ هدیه .
-
هدایا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ هَدیَّة] hadāyā = هدیه
-
جستوجو در متن
-
giftware
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایا
-
halloaing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایا
-
پول و پیشکش
فرهنگ گنجواژه
هدایا.
-
presentation altar
بَروارۀ نذورات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی بروارۀ کرسیمانند که هدایا را بر روی آن قرار میدادند
-
نعم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آری، بله، بلی، لبیک ۲. تنعمات، عطایا، نعمتها، هدایا ≠ لا، نه
-
کاغذ کادو
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دُ) (اِمر.) کاغذ تزیینی که برای بسته بندی هدایا به کار می رود.
-
headdresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایا، ارایش مو، روسری زنانه، عمامه، پوشاک سر، ارایش سر
-
هدیه
فرهنگ فارسی معین
(هَ یِّ) [ ع . هدیة ] (اِ.) 1 - تحفه ، ارمغان ، پیشکش . ج . هدایا. 2 - پولی که در عروسی مهمانان به عروس یا داماد می دهند.
-
پارالین
لغتنامه دهخدا
پارالین . [ ی ِ ] (اِخ ) کشتی مقدس مردم اثینَه که هر سال تقدیم کنندگان هدایا به معبد آپولون در دِلُس با آن سفر می کردند.
-
headpieces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایا، کلاه، سرصفحه، سرلوحه، هوش، سر، ادراک، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد
-
باج
لغتنامه دهخدا
باج . (اِخ ) موضعی است به انبار. احمدبن یحیی بن جابر گوید بر علی بن ابیطالب علیه السلام در انبار گذشتم ، پس مردم ده با هدایا به استقبال وی آمدند، حضرت فرمود هدایا را گرد آورید و باجی واحد سازید. چنان کردند و آن موضع بدین خوانده شد. (از معجم البلدان )...