کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هدالة
لغتنامه دهخدا
هدالة. [ هََ ل َ ] (اِخ ) دهی است به یمن . (منتهی الارب ). قریه ای است از قراء عثر در اوایل یمن از جانب قبله . (معجم البلدان ).
-
هدالة
لغتنامه دهخدا
هدالة. [ هََ ل َ ] (ع اِ) گروه . (منتهی الارب ). جماعت . (اقرب الموارد). || نوعی از درخت که در سمرزار روید و سمر نیست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، هدال . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
هدال
لغتنامه دهخدا
هدال .[ هَِ ] (ع اِ) ج ِ هدالة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هدالة شود.