کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هجی انگشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fingerspelling
هجی انگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ارتباط دستی که در آن واژهها حرفبهحرف با استفاده از شکلهای دستی معیار هجی میشوند متـ . گفتار انگشتی dactyl speech, dactylology
-
واژههای مشابه
-
هجی کردن
لغتنامه دهخدا
هجی کردن . [ هَِ جی / هَِ ج ْ جی ک َ دَ ] (مص مرکب )هجی کردن کلمه ای را، یعنی حروف و حرکات و اعراب آن را جدا کردن مثلاً به جای «حسن » بگوییم : «ح زبر ح َ، س زبر س َ، ن ساکن حسن ». (یادداشت به خط مؤلف ). حروف مقطعه ٔ کلمه را با اعراب بیان کردن . (ناظ...
-
هجی کردن
فرهنگ فارسی معین
(هِ جّ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) ؛~ کلمه حروف و حرکات و اعراب آن را جدا کردن .
-
هجی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نوبة
-
جستوجو در متن
-
dactyl speech, dactylology
گفتار انگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← هجی انگشتی
-
manual communication
ارتباط دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ارتباط غیرکلامی که در آن از نشانکهای دستی هجی انگشتی و ایما و اشاره استفاده میشود
-
manual alphabet
الفبای دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] مجموعهای از نشانههای دستی منطبق با حروف الفبا که در هجی انگشتی برای برقراری ارتباط با ناشنوایان به کار میرود