کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هجوم و غارت و چپاول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غارت و غورت
فرهنگ گنجواژه
تهدید، سر و صدای توخالی.
-
غارت و مصادره
فرهنگ گنجواژه
گرفتن اموال.
-
غَر و غارَت
فرهنگ گنجواژه
غارت.
-
قتل و غارت
فرهنگ گنجواژه
کشتار، حمله وحشیانه.
-
قَهر و غارت
فرهنگ گنجواژه
جنگ و دشمنی.
-
محاربه و غارت
فرهنگ گنجواژه
جنگ و غارت.
-
تاخت و تاراج
فرهنگ گنجواژه
هجوم و غارت.
-
تاخت و تالان
فرهنگ گنجواژه
هجوم و غارت.
-
مور و ملخ
فرهنگ گنجواژه
جمعیت زیاد، هجوم.
-
تاخت و تاز
فرهنگ گنجواژه
هجوم، حمله نظامی.
-
تاخت و تاز
دیکشنری فارسی به عربی
بداية , توغل , غزو , مداهمة , هجوم
-
نام و ننگ
لغتنامه دهخدا
نام و ننگ . [ م ُ ن َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آبرو. حیثیت . اعتبار : سپه را بدوی است فرمان جنگ بدو بازگردد همه نام و ننگ . فردوسی .که چون او نبوده ست شاهی به جنگ نه در بخشش و کوشش ونام و ننگ . فردوسی .دل من به جوش آید از نام و ننگ به هنگام بزم اندر...
-
جور و تطاول
فرهنگ گنجواژه
ستم و غارت.
-
گرفت و گیر
لغتنامه دهخدا
گرفت و گیر.[ گ ِ رِ ت ُ ] (اِمص مرکب ، از اتباع ) مؤاخذه . بازپرسی : چون پارس بگشادند خود مدتی قتل و غارت و گرفت و گیر بود. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 170).در ده و شهر جز نفیر نبودسخنی جز گرفت و گیر نبود.نظامی .
-
رفت و رو
لغتنامه دهخدا
رفت و رو. [ رُ ت ُ ] (مص مرخم ، اِ مرکب ) رفت و روی . رفت و روب . رجوع به رفت و روی شود. || جاروب . (ناظم الاطباء). || خاشاکی که از رفتن خانه حاصل شود. صاحب السامی فی الاسامی میگوید: الحصالة و الخمامة؛ رفت و روی خرمن . (یادداشت مؤلف ). || جاروب کردن...