کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هتک ابرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هتک ابرو
دیکشنری فارسی به عربی
مذلة
-
واژههای مشابه
-
هتک حرمت
فرهنگ واژههای سره
آبروریزی، آبروبر
-
هتک احترام
لغتنامه دهخدا
هتک احترام . [ هََ ک ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به هتک حرمت شود.
-
هتک حرز
لغتنامه دهخدا
هتک حرز. [ هََ ک ِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شکستن حصار و پناهگاه و از این قبیل . || در اصطلاح حقوق جزاء، عبارت است از تخریب ، سوراخ نمودن ، شکافتن ، کندن حرز و حصار و در و قفسه و صندوق و هر حافظ دیگر از این قبیل . این تعریف شامل ورود به خانه و ...
-
هتک حرمت
لغتنامه دهخدا
هتک حرمت . [ هََ ک ِ ح ُ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شکستن حرمت . دریدن حرمت . (زمخشری ). بی احترامی . رسوایی . بی آبرویی . بی عزتی : اگر تو پرده بر آن زلف و رخ نمی پوشی به هتک حرمت صاحبدلان همی کوشی .سعدی .
-
هتک زدن
لغتنامه دهخدا
هتک زدن . [ هَُ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه سوت زدن . صفیر زدن . (یادداشت مؤلف ).
-
هتک ستر
لغتنامه دهخدا
هتک ستر. [ هََ ک ِ س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پرده دری . دریدن پرده . خرق ستر. (یادداشت مؤلف ).
-
هتک عرض
لغتنامه دهخدا
هتک عرض . [ هََ ک ِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بر باد دادن آبرو و عرض کسی . هتک حرمت .
-
هتک عفاف
لغتنامه دهخدا
هتک عفاف . [ هََ ک ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) هتک ناموس . لکه دار ساختن گوهر عفت زن . || ازاله ٔ بکارت . ربودن دوشیزگی بخلاف قانون .
-
هتک کردن
لغتنامه دهخدا
هتک کردن . [ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پرده برانداختن . مهتوک کردن .
-
هتک ناموس
لغتنامه دهخدا
هتک ناموس . [ هََ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجاوز به زن . لکه دار ساختن گوهر عفت زن خواه بعنف و تهدید و یا غیر آن باشد. ماده ٔ 207 قانون مجازات عمومی هتک ناموس را بموارد مختلف تقسیم کرده و برای هر یک مجازاتی مقرر داشته است .
-
هتک حرمت
دیکشنری فارسی به عربی
غضب
-
هتک حرمت کردن
لغتنامه دهخدا
هتک حرمت کردن . [ هََ ک ِ ح ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بی اعتبار کردن . رسوا کردن . بی آبرو کردن . (ناظم الاطباء).
-
هتک حرمت منازل
لغتنامه دهخدا
هتک حرمت منازل . [ هََ ک ِ ح ُ م َ ت ِ م َ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح حقوق جزاء، دخول به قهر و غلبه در ملکی است که در تصرف دیگری (مالک یا مستأجر و غیره ) است . (فرهنگ حقوقی تألیف جعفری لنگرودی ). ماده ٔ 265 قانون مجازات عمومی برای مرتک...