کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هتک
/hatk/
معنی
۱. پرده دریدن؛ پاره کردن پرده.
۲. کشیدن و کندن پرده از جای خودش.
۳. مفتضح ساختن؛ رسوا کردن کسی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پردهدری
۲. رسواسازی، مفتضحسازی
۳. افتضاح، رسوایی
۴. بیعفتی، بیناموسی،
۵. استخفاف، بیاحترامی، بیحرمتی
برابر فارسی
ناسزا، دشنام
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هتک
واژگان مترادف و متضاد
۱. پردهدری ۲. رسواسازی، مفتضحسازی ۳. افتضاح، رسوایی ۴. بیعفتی، بیناموسی، ۵. استخفاف، بیاحترامی، بیحرمتی
-
هتک
واژگان مترادف و متضاد
۱. پردهدری ۲. رسواسازی، مفتضحسازی ۳. افتضاح، رسوایی ۴. بیعفتی، بیناموسی ۵. استخفاف، بیاحترامی، بیحرمتی
-
هتک
فرهنگ واژههای سره
ناسزا، دشنام
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ] (ع اِ) کفج نباتی است . (مهذب الاسماء).
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ] (ع اِمص ) پرده دری . (ناظم الاطباء) (غیاث ). || ربودگی ناموس . (ناظم الاطباء). بی عصمتی . || رسوایی و بی آبرویی . || افتضاح و بدنامی . || فاش شدگی عیب . (ناظم الاطباء).
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ] (ع مص ) دریدن پرده و مانند آن را: هتک الستر هتکا؛ پاره کرد آن پرده را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ).پرده دریدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || کشیدن و از جای کندن پرده و مانند آن . (ناظم الاطب...
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ت َ ] (اِ) کلمه ٔ عامیانه ای است که در اینگونه ترکیب ها: هتک کسی را پاره کردن یا هتکش پاره شد، و از این قبیل به کار میرود و مراد کون است و معمولاً در موارد کار طاقت فرسا که از کسی کشیده شود استعمال میگردد.
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ت ِ ] (ع اِ) حقارت و خفت . || سوء ادب . (ناظم الاطباء) .
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ت ِ ] (ع ص ) ثوب هتک ؛ جامه ٔ پاره پاره و چاک خورده . (اقرب الموارد).
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هَِ ت َ ] (ع اِ) پوست پاره ای که بر روی بچه ٔ درکشیده از شکم برآید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). پرده ای که بروی بچه ٔ درکشیده از رحم برآید. (ناظم الاطباء). || (ص )ثوب هتک ؛ جامه ٔ پاره پاره شده . (از معجم متن اللغة).
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هَُ ] (ع اِ) نیم شب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة).
-
هتک
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ ع . ] (اِمص .) پرده دری ، رسوایی .
-
هتک
فرهنگ فارسی معین
(هَ تَ) (اِ) (عا.) کون ، مقعد. ؛ ~ کسی پاره شدن (کن .) کونش پاره و دریده شدن . دچار کارهای طاقت فرسا شدن وی . ؛ ~کسی را پاره کردن (کن .) الف - کون را دریدن . ب - از وی کارهای طاقت فرسا کشیدن .
-
هتک
فرهنگ فارسی معین
(هُ تَ) (اِ.) (عا.) سوت ، صفیر.
-
هتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] hatk ۱. پرده دریدن؛ پاره کردن پرده.۲. کشیدن و کندن پرده از جای خودش.۳. مفتضح ساختن؛ رسوا کردن کسی.