کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ها دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ها دادن
لغتنامه دهخدا
هادادن . [ دَ ] (مص مرکب ) وادادن : بترسید و پشت هاداد و آهنگ قلعه کرد. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ سعید نفیسی ). رجوع به معانی «ها» (پیشوند) شود.
-
ها دادن
لهجه و گویش تهرانی
دادن
-
واژههای مشابه
-
ها ،ها کردن
لهجه و گویش تهرانی
بخار دهان ،()را بیرون دادندر زمستان
-
کلخ ها
لغتنامه دهخدا
کلخ ها. [ ک ُ ] (اِخ ) ساکنان ولایت کلخید که تابع شاهنشاهی داریوش بزرگ بوده است . (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 692). و رجوع به کلخید وتاریخ ایران باستان صفحات 691 و 1087 و 1088 شود.
-
کلبی ها
لغتنامه دهخدا
کلبی ها. [ ک َ ] (اِخ ) فرقه ای از فلاسفه ٔ یونان که بوسیله ٔ «آنتیس تن » یکی از شاگردان سقراط پایه گذاری و سپس بوسیله ٔ دیوژن (دیوجانس ) مشهور گردید و شهرت آنان بدین نام ازجهت تحقیر تمام روابط اجتماعی و پیش گرفتن یک زندگی بسیار بدوی و عادت به سرزنش ...
-
کلبی ها
لغتنامه دهخدا
کلبی ها. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاور کبکان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 153 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کالپورنیوس ها
لغتنامه دهخدا
کالپورنیوس ها. (اِخ ) افراد یکی از خانواده های بزرگ روم بودند که از خانواده ٔ ایشان مردان بزرگی مانند کالپورینوس فلاماتریبونوس سپاهی روم برخاسته اند. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن قدیم ص 496).
-
کنده ها
لغتنامه دهخدا
کنده ها. [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دالایی است که در بخش خمین شهرستان محلات واقع است و 441 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
گت ها
لغتنامه دهخدا
گت ها. [ گ ُ ] (اِخ ) ج ِ گُت . نام طایفه ای است . رجوع به گت و ایران باستان ص 595، 619، 1881 و 2622 شود.
-
گالات ها
لغتنامه دهخدا
گالات ها. (اِخ ) نام قوم کوچکی از گل (غالیان ) که در همسایگی تراکیها میزیستند و یونانیها با آنها آشنا شدند. (ایران باستان ص 1911).
-
کورکی ها
لغتنامه دهخدا
کورکی ها. (اِخ ) نام قومی است که به نقل کتیبه ٔ داریوش بزرگ ، به همراهی بابلیها و یونی ها برای ساختن قصر شوش چوب سدر را از بابل تا شوش حمل کردند. (از ایران باستان ج 2 ص 1606).
-
flutes
نایها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی که فاقد زبانهاند
-
emergency
فوریتها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رویدادی ناگهانی و نامنتظر که نیاز به اقدام فوری داشته باشد متـ . فوریتهای پزشکی
-
air emissions 2
هواگسیلهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ذرات ریز جامد مانند کربن نسوخته و گازهای آلاینده یا بو