کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاگدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هاگدان
/hāgdān/
معنی
جای هاگ در رستنیهای نهانزا؛ اسپرانژ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
sporangium
هاگدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] محفظهای که در آن هاگهای غیرجنسی تشکیل میشود
-
هاگدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) hāgdān جای هاگ در رستنیهای نهانزا؛ اسپرانژ.
-
واژههای مشابه
-
megasporangium
کلانهاگدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ساختاری که در آن کلانهاگ تشکیل میشود
-
جستوجو در متن
-
Ophioglossaceae
مارزبانیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از سرخستباران که دارای برگهای غیرمنقسم و هاگدانهای رأسی هستند
-
Botrychium
سرخسانگوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از مارزبانیان با برگهای شانهای و سرشاخههای منشعب که هاگدانها را حمل میکنند
-
fruiting body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن بارور، تخمدان، هاگدان، عضو مولد تخم یا هاگ
-
Psilotaceae
برهنهساقیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از نهانزادان آوندی که دارای ساقههای بندبند و هاگدانهای سهتایی در هر گره و فاقد برگ مشخصاند
-
Osmundales
شاهسرخسسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] راستهای از شاهسرخسها با تقریباً بیست گونه و پراکندگی وسیع که با گروه سرخسهایی که دارای هاگدان حقیقی هستند قرابتهایی دارند
-
Osmunda
شاهسرخس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از شاهسرخسیان با پنج تا ده گونه که اساساً مختص نواحی معتدل هستند؛ گیاهان این سرده دارای برگشاخههای (fronds) کاملاً دوریختی یا نیمهدوریختی با فتوسنتز (Photosynthesis) سبز سترون هستند و برگچههای غیرفتوسنتزی (non-ph...
-
Osmundaceae
شاهسرخسیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تنها تیره از شاهسرخسسانان که گروهی ابتدایی با سه سرده از سرخسهای درشتقامت با حدود بیست گونه است؛ هاگدانهای آنها بهصورت پراکنده یا متمرکز در هاگینهها (sori) در سطح زیرین برگچهها یا در هر دو سطح نواحی زایای برخی از برگ...
-
کفک
لغتنامه دهخدا
کفک . [ک َ ف َ ] (اِ) قارچی است از تیره ٔ کفکها از رده ٔ امیستها (فرهنگ فارسی معین ). کپک (یادداشت مؤلف ). || کفکها [ ج ِ کفک ] تیره ای از قارچها که جزو رده ٔ امیست ها می باشد و بسرعت در سطح مواد غذایی در مجاورت هوا پدید می آیند زیرا که هاگهای آنها ...