کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاون رزاز،دنگ رزاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هاون دسته
لغتنامه دهخدا
هاون دسته . [ وَ دَت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) ابزاری از سنگ و یا فلز و یا چوب که بدان در هاون چیزی را کوبند. (ناظم الاطباء).
-
هاون کوب
لغتنامه دهخدا
هاون کوب . [ وَ] (نف مرکب ) شخصی را گویند که به جهت عطاران و طبیبان دارو و اجزای معاجین بکوبد. (برهان ) : ببند ار کحل دین خواهی کمر چون دسته ٔ هاون به پیش آنکه ارواحند هاونکوب دکانش . خاقانی .|| آنکه در هاون چیزی می کوبد. (ناظم الاطباء). || مرکب و سی...
-
دسته هاون
لغتنامه دهخدا
دسته هاون . [ دَ ت َ /ت ِ وَ ] (اِ مرکب ) استوانه شکلی کوتاه با بنی پهن ازچوب یا فلز کوفتن چیزها را در هاون . یدالمهراس . یدالمنحاز. (دهار). دسته ٔ جوغن . دسته . دسته ٔ جوازان . دسته ٔ یانه . مارد. مدقة. منحاز. و رجوع به دسته شود.
-
هاون داروسازی
دیکشنری فارسی به عربی
هاون
-
آب در هاون کوبیدن
لهجه و گویش تهرانی
کار بیهوده
-
واژههای همآوا
-
هاون رزاز،دنگ رزاز
لهجه و گویش تهرانی
وسیله برنجکوبی
-
جستوجو در متن
-
رزاز
واژگان مترادف و متضاد
برنجفروش، برنجکوب
-
رزاز
لهجه و گویش تهرانی
برنج فروش
-
رزاز
واژهنامه آزاد
برنج کوب
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن داوود رزاز. رجوع به علی رزاز شود.
-
رزاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] razzāz برنجفروش.
-
بزار و رزاز
فرهنگ گنجواژه
کاسبها.
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [ رَزْ زا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علویه رزاز جرجانی ،مکنی به ابوالعباس . وی از محمدبن غالب تمتام و ابوبکربن باغندی روایت کرد. و اسماعیل بن سوید خیاط و ابواسحاق مؤدب از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).