کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هامال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هامال
/hāmāl/
معنی
همتا؛ نظیر؛ قرین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
partner
-
جستوجوی دقیق
-
palindrome
هامال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] یک توالی از قطعهای از دِنای دورشتهای که خوانش آن از دو جهت متقابل یکسان باشد متـ . توالی هامال palindrome sequence
-
هامال
لغتنامه دهخدا
هامال . (ص ، اِ) همال . قرین . نظیر. شبه و مانند. همتا. مساوی . برابر و همراه . (لغت فرس اسدی ) (انجمن آرا) (جهانگیری ). مرکب از هام (=هم )و آل . پسوند آل در کلمات دیگر هم ، مانند: چنگال (چنگ آل ) و کوپال (کوپ آل ) و دنبال (دنب آل ) آمده و دورنیست اد...
-
هامال
فرهنگ فارسی معین
(اِ. ص .) نک . همال .
-
هامال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹همال› [قدیمی] hāmāl همتا؛ نظیر؛ قرین.
-
واژههای مشابه
-
palindrome sequence/palindromic sequence
توالی هامال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← هامال
-
جستوجو در متن
-
hamal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هامال
-
ز پس
لغتنامه دهخدا
ز پس . [ زِ پ َ ] (ق مرکب ) مخفف از پس و بمعنی آن . (ناظم الاطباء). پس از. بعد از.از بعد. از عقب . سپس . بدنبال . من بعد. ثم . مؤخر. آخر. پس . ز پی . در پی . از پشت . از پشت سر : سپه رانی و ما ز پس برشویم بگوییم و زآن در سخن بشنویم . فردوسی .ز پیشین...
-
پس
لغتنامه دهخدا
پس . [ پ َ ] (اِ)پشت (مقابل پیش ). پشت سر. از پشت . عقب . در عقب . دنبال . بدنبال . پی . در پی . خلف . وراء. ظهر : چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرابسغر مانم کو بازپس اندازد تیر . ابوشکور.ما برفتیم و شده نوژان و کحلان (؟) از پس مابشبی گفتی تو کش سلب ا...