کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاف هافو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هاف هافو
/hāfhāfu/
معنی
آنکه هافهاف کند.
〈 پیر هافهافو: [عامیانه، مجاز] پیری که دندانهایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
rickety
-
جستوجوی دقیق
-
هاف هافو
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) آن که هاف هاف کند. ؛ پیر ~ پیری که دندان های او افتاده و مخارج حروف او به جا و درست نباشد.
-
هاف هافو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹هفهفو› [عامیانه] hāfhāfu آنکه هافهاف کند.〈 پیر هافهافو: [عامیانه، مجاز] پیری که دندانهایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند.
-
واژههای مشابه
-
هاف هاف
لغتنامه دهخدا
هاف هاف . (اِ صوت ) آواز سگ و خاصه سگ پیر. هَفهَف . عَفعَف . عوعو. پارس . وغوغ . وغواغ . واغ واغ . وعوع . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به پارس شود. || (اِ) سگ در زبان اطفال . (یادداشت مؤلف ).
-
هاف هاف
فرهنگ فارسی معین
(اِصت .) آواز سگ (خاصه سگ پیر) هفهف ، عوعو.
-
هاف هاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹هفهف› [عامیانه] hāfhāf بانگ سگ بهویژه سگ پیر.
-
هاف بک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: half-back] (ورزش) hāfbak در فوتبال، بازیکن وسط؛ میانهرو.
-
هاف و هوف
فرهنگ گنجواژه
هاف هاف، صدای سگ، بویژه سگ پیر.
-
واژههای همآوا
-
هافهافو
لغتنامه دهخدا
هافهافو. (ص نسبی ) (در تداول ) آنکه هاف هاف کند. (یادداشت مؤلف ).- پیر هافهافو ؛ پیری که دندانهای او افتاده و مخارج حروف او بجا و درست نباشد. پیری که به سبب بی دندانی ، «هاء» و «فاء» در سخن او بسیار شنیده شود. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
بی دندان
لغتنامه دهخدا
بی دندان . [ دَ ] (ص مرکب ) (از: بی + دندان ) آنکه دندان ندارد. آنکه دندانش افتاده باشد. (ناظم الاطباء). || پیر. سالخورده : پیر بی دندان ؛ پیر هاف هافو.- بی دندان شدن ؛ افتادن دندانها. (ناظم الاطباء). رجوع به دندان شود.