کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاشمیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هاشمیة
لغتنامه دهخدا
هاشمیة. [ ش ِ می ی َ ] (ص نسبی ، اِ) مؤنث هاشمی ، منسوب به هاشم . || روپوش مخصوص است زنان عرب را.
-
هاشمیة
لغتنامه دهخدا
هاشمیة. [ ش ِمی ی َ ] (اِخ ) درة بنت ابی لهب عبدالعزی بن عبدالمطلب بن هاشم . وی دخترعموی محمد پیغمبر اسلام است . شاعره بود و با حارث بن عامربن نوفل بن عبدمناف در دوره ٔ جاهلیت ازدواج کرد. شوهرش در جنگ بدر کشته شد، در حالی که مسلمان نشده بود. پس از او...
-
واژههای مشابه
-
هاشمیه
لغتنامه دهخدا
هاشمیه . [ ش ِ می ی َ ] (اِخ ) آبی است در مشرق خزیمیه بر راه مکه . بنی الحارث بن ثعلبه را که بطنی از قبیله ٔ بنی اسد است و به طول چهار میل فاصله از آن آبی است که «اراطی » نام دارد. (از معجم البلدان ج 4 ص 389).
-
هاشمیه
لغتنامه دهخدا
هاشمیه . [ ش ِ می ی َ ] (اِخ ) شهری است که سفاح اولین خلیفه ٔ عباسی آن را در کوفه بنا کرد. توضیح آنکه چون خلافت به سفاح رسید به کاخ ابن هبیرة فرودآمد و ساختمان آن را به اتمام رسانید و بشکل شهری درآورد و هاشمیه نام نهاد. ولی این نام در بین مردم شیوع پ...
-
هاشمیه
لغتنامه دهخدا
هاشمیه . [ ش ِ می ی َ ] (اِخ ) قریه ای بوده است در نزدیک ری . (از معجم البلدان ج 4 ص 389).
-
هاشمیه
لغتنامه دهخدا
هاشمیه . [ ش ِ می ی َ / ی ِ ] (ص نسبی ، اِ) از مسکوکات عربی که به فرمان ابوجعفر منصوردومین خلیفه ٔ عباسی در شهر هاشمیه زده شد. این سکه به نام شهری که محل ضرب آن بود هاشمیه نامیده شد. وزن آن برابر با یک مثقال بصری نقره مقرر گشت . این سکه تا سال 192 هَ...
-
هاشمیه
لغتنامه دهخدا
هاشمیه . [ ش ِ می ی َ] (اِخ ) (فرقه ٔ...) پیروان ابوهاشم عبداﷲبن محمدبن حنفیه را گویند که پس از او امامت را به فرزندان عباس منتقل میدانستند. این طایفه مدعی بودند که امام ، عالم به تمام امور است و کسی که امام را نشناسد همانند کسی است که معرفت به خدا ن...
-
ذراع هاشمیه
لغتنامه دهخدا
ذراع هاشمیه . [ ذِ ع ِش ِ می ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یک ذرع و نیم بذرع متعارف ما است و آن را ذراع مسافت نیز نامند.یاقوت در معجم البلدان در شرح کلمه ٔ سواد گوید: و طول الفرسخ اثنا عشر الف ذراع بالذراع المرسلة و یکون بذراع المسافة و هی الذر...
-
جستوجو در متن
-
ذراع مسافت
لغتنامه دهخدا
ذراع مسافت . [ ذِ ع ِ م َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ذراع هاشمیة.
-
اراطی
لغتنامه دهخدا
اراطی . [ اُ طا ] (اِخ ) بعضی اُراط نیز گویند و آن آبیست در شش میلی هاشمیة در مشرق خزیمیة واقع در راه حاج ّ. و یوم اراطی از ایام عربست . (معجم البلدان ).
-
یقطین
لغتنامه دهخدا
یقطین . [ ی َ ] (اِخ ) از وجوه دعات اهل بیت بوده و مروان قصد گرفتن او کرد و او بگریخت و چون دولت هاشمیه مستقر گشت یقطین ظاهر شد و همواره در خدمت ابوالعباس و ابوجعفر منصور می زیست و معهذا معتقد به آل علی علیهم السلام بود و مانند فرزندان خویش به امامت ...
-
خانقاه ضیفه خاتون
لغتنامه دهخدا
خانقاه ضیفه خاتون . [ ن َ / ن ِ هَِ ض َ ف َ ] (اِخ ) خانقاهی بوده که ضیفه خاتون ، دختر سیف الدین ابی بکر مادر ملک عزیزمحمد، داخل باب اربعین و مقابل مسجد شیخ حافظ عبدالرحمان بن استاد در حلب بسال 735 هَ . ق . بنا کرد. این خانقاه فعلاً در محله ٔ فرافره ...
-
واحد پول
لغتنامه دهخدا
واحد پول . [ ح ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی که برای سنجش و شمارش پول به کار میرود: واحدهای پول در حکومت اسلامی عبارت بوده اند از: 1- دینار که دارای اقسامی بوده است از قبیل : قیصریه ، هرقلیه ، دمشقیه ، هبیریه ، خالدیه ، یوسفیه ، هاشمیه ، جعفر...