کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هارت
لغتنامه دهخدا
هارت . (اِخ ) سالمون آلکساندر. نقاش انگلیسی که در سال 1806 م . در پلیمث متولد شد، و در سال 1881 در لندن درگذشت . در آغاز به مینیاتور دلبستگی پیدا کرد. سپس به ساختن صحنه های تاریخی پرداخت . در سال 1840 م . به عضویت آکادمی پذیرفته شد ودر سال 1841 م . م...
-
هارت
لغتنامه دهخدا
هارت . (اِخ ) فرانسیس برت . شاعر و رمان نویس آمریکایی که در سال 1839 م . در آلبانی (نیویورک ) متولد شد و در سال 1902 در نزدیکی لندن درگذشت . بسیار زود یتیم شد، و به جستجوی ثروت به کالیفرنیا رفت و حرفه های گوناگون پیش گرفت . سرانجام سردبیر مجله ٔ «اور...
-
واژههای مشابه
-
هارت و هورت،هارت پورت
لهجه و گویش تهرانی
سر و صدا کردن، رجز خواندن، تهدید،شلوغ کردن،تشر،رجز
-
هارت برگ
لغتنامه دهخدا
هارت برگ . [ ب ِ ] (اِخ ) یکی ازشهرهای اُسترو-هنگری که نزدیک مرز مجار واقع شده است و 2100 تن سکنه دارد.
-
هارت لبن
لغتنامه دهخدا
هارت لبن . [ ل ِ ب ِ ] (اِخ ) اتو اریک . نویسنده و پایه گذار دراماتیک آلمان که در سال 1864 م .در کلستهال (هارتس ) متولد شد. با اشعار خویش اولین قدم را در راه هنر برداشت و در آنها لذت زیستن را ستود. در سال 1889 «وزغ » را برای تئاتر نوشت . که اثرایبسن ...
-
هارت وهورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] hārtohurt = هارتوپورت
-
هارت و پورت
لغتنامه دهخدا
هارت و پورت . [ ت ُ ] (اِمرکب ، از اتباع ) اشتلم . رجوع به هارت و هورت شود.
-
هارت و هورت
لغتنامه دهخدا
هارت و هورت . [ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اشتلم . داد و بیداد و فریاد تصنعی .
-
هارت و پورت
فرهنگ فارسی معین
(تُ)(اِمر.) = هارت و هورت : لاف ، گزافه ، داد و فریاد توخالی .
-
هارت و پورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] hārtopurt دادوفریاد؛ گزافهگویی؛ هارتوهورت؛ اشتلم.
-
هارت و پورت
فرهنگ گنجواژه
سر و صدا، تهدید تو خالی.
-
هارت و هُرت
فرهنگ گنجواژه
هارت و هورت.
-
هارت و هورت
فرهنگ گنجواژه
تهدید، داد و بیداد.