کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نی پیچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نی دوده
فرهنگ فارسی معین
(نِ یا نَ دِ) (اِمر.) آلتی است برای کشیدن شیرة تریاک که مانند وافور دارای حقة گلی است و چوبی دارد و شیره را با چراغ به وسیلة آن می کشند.
-
نی شکر
فرهنگ فارسی معین
(نَ شَ یا نِ ش کَ) [ په . ] (اِمر.) نوعی از نی با ساقه های بلند که برگ های دراز و گل های سرخ کم رنگ دارد. در داخل آن شیره ای وجود دارد که از آن شکر به دست می آورند.
-
نی قلیان
فرهنگ فارسی معین
(نِ قَ) 1 - (اِمر.) نی ای که از آن قلیان سازند. 2 - (ص مر.) (عا.) شخص لاغر اندام .
-
نی لبک
فرهنگ فارسی معین
(نِ لَ بَ) (اِمر.) نی کوچک که با لب نواخته می شود.
-
آب نی
لغتنامه دهخدا
آب نی . (اِخ ) نام رودی میان تورک و شیراز. (از بهار عجم ).
-
آب نی
لغتنامه دهخدا
آب نی . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) میلاب (در قلیان ).
-
قره نی
فرهنگ فارسی معین
(قَ رَ. نِ) [ تر - فا. ] (اِ.) نی بزرگ که از چوب و فلز ساخته می شود.
-
قلم نی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) (اِمر.) قلمی که از ساقة نی تراشند و برای خوش نویسی به کار برند.
-
آنوبانی نی
لغتنامه دهخدا
آنوبانی نی . (اِخ ) نام یکی از پادشاهان لولویی ، در ناحیه ٔ سرپل زهاب . دومرگان کتیبه ای یافته که یکی از قدیمترین آثار باستانی آسیاست و صورت آنوبانی نی بر آن منقوش است که پای بر روی اسیری نهاده و از نی نی رب النوع دو اسیر دیگر می گیرد که بینی یکی از ...
-
دم نی
لغتنامه دهخدا
دم نی . [دُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 904 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دره نی
لغتنامه دهخدا
دره نی . [ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قلعه ٔ کلات مرکز دهستان و 48هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بهبهان به آرو. با 150 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . ساکنین آن از طایفه...
-
شیر نی
لغتنامه دهخدا
شیر نی . [ رِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیره ٔ نیشکر. (ناظم الاطباء).
-
قلعه نی
لغتنامه دهخدا
قلعه نی . [ ق َ ع َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زاده بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 15هزارگزی خاور تربت حیدریه و 3هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی تربت به باخرز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 395 تن است . آب آن از قنات و مح...
-
قره نی
لغتنامه دهخدا
قره نی . [ ق َ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) از سازهائی است که نواختن آن به وسیله ٔ زبانه ای صورت میگیرد، مثل نی انبان و سورنای و دونای ، و در سازهای اروپایی مثل ساکسوفون و چنگ چینی . رجوع به ساز شود.
-
نانی نی
لغتنامه دهخدا
نانی نی . (اِخ ) جیووانی ماریا. آهنگ ساز نامدار ایتالیایی است . وی به سال 1545 م . متولد شد و در سال 1607 درگذشت .او معروفترین مدرسه ٔ موزیک شهر رم را تأسیس کرد.