کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیمی
لغتنامه دهخدا
نیمی . (ق ) نصف .نصفی . نیمه ای . رجوع به نیم و نیمه شود : همی نیمی از روز لشکر گذشت کشیدند صف بر دو فرسنگ دشت . فردوسی .جهد کن تا آن فتور از کار من بیرون شودخوش نباشد جامه نیمی اطلس و نیمی پلاس .ظهیر.
-
نیمی
دیکشنری فارسی به عربی
نصف
-
جستوجو در متن
-
median speed
سرعت میانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سرعتی که نیمی از خودروها بالاتر و نیمی دیگر پایینتر از آن حرکت میکنند
-
نیمانیم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹نیمنیم› [قدیمی] nimānim ۱. نصفنصف.۲. (قید) نیمی از چیزی با نیمی از چیز دیگر.
-
nimshi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی
-
one-half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از
-
halfly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از
-
epimyth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از
-
halfwords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از کلمات
-
semiarticulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از تفسیر
-
nimrodian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی متخصص
-
half-intensity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از شدت
-
half-blooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از خون
-
half gainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی گینر