کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیمة
لغتنامه دهخدا
نیمة. [ م َ ](ع اِ) خوابیدگی . هیأت خواب . (منتهی الارب ). اسم است از نوم . (از متن اللغة). گویند: فلان حسن النیمة. || قوت شبانه . (ناظم الاطباء). قوت یک شبه . گویند: ما له نیمة لیلة. (از متن اللغة) (از منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
نیمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. شقه، نصف، نصفه، نیم، نیمه، یکدوم ۲. نیمچه
-
نیمه
لغتنامه دهخدا
نیمه . [ م َ / م ِ ] (اِ) نصف . (غیاث اللغات ). نصف هر چیزی . (برهان قاطع)(از رشیدی ). شق . شطر. (یادداشت مؤلف ) : سنجد چیلان به دو نیمه شده سرمه به نقطه بر یک یک زده . رودکی .ز شب نیمه ای گفت سهراب بوددگر نیمه آرامش و خواب بود. فردوسی .چو شب نیمه ب...
-
نیمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِ.) 1 - نصف هر چیز. 2 - پارچه ای که به وسیلة آن روی خود را پوشند، برقع . 3 - نصف آجر یا خشت .
-
نیمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nīmak] nime ۱. نیم؛ نصف چیزی.۲. نصف آجر یا خشت.
-
نیمه
دیکشنری فارسی به عربی
نصف , وسط
-
نیمه
لهجه و گویش تهرانی
نصف آجر
-
at the dip
نیمهافراشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن پرچم در میانۀ میلۀ پرچم، به نشانۀ آماده بودن کشتی، برای عملیات یا احترام به ناو دیگر قرار دارد
-
first half
نیمۀ اول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بخش اول بازی یا مسابقه پیش از وقت استراحت بین دو نیمه
-
semidominance
نیمهبارزیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن دو دگرۀ نامشابه در حالت ناجورتخمی نسبت به هم بارزیت کامل ندارند و درنتیجه رُخنمود حاصل، حد واسط هریک از آنها در حالت جورتخمی خواهد بود متـ . بارزیت نسبی partial dominance
-
hyalocrystalline, semicrystalline
نیمهبلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی بافتی که در آن نسبت حجمی درشتبلورها و زمینۀ شیشهای برابر یا تقریباً برابر باشد
-
نیمهپایانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← مرحلۀ نیمهنهایی
-
semipermeable
نیمهتراوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگ یا رسوب یا خاکی که بخشی از یک سیال را از خود عبور میدهد
-
semisolid
نیمهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی دارویی که حالتی بین مایع و جامد دارد