کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیلوپر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیلوپر
فرهنگ نامها
(تلفظ: nilupar) (= نیلوفر) ← نیلوفر .
-
نیلوپر
لغتنامه دهخدا
نیلوپر. [ پ َ ] (اِ) نیلوفر. رجوع به نیلوفر شود.
-
جستوجو در متن
-
نیلوپرک
لغتنامه دهخدا
نیلوپرک . [ پ َ رَ ] (اِ مصغر) نیلوفر. (برهان قاطع). از: نیلوپر + ک (علامت تصغیر و تلطیف ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
-
آبو
لغتنامه دهخدا
آبو. (اِ) نیلوفر آبی . نیلوپر. لیلوپر : صنعش بسر کوه برویانده شقایق در باغ دمانده لَطَفش سوری و آبو. خواجه عمید لوبکی .ای گرد درت آب رخ خواجه ٔ کاریزوی خاک کف پای تو تاج سر آبو. شیخ آذری .|| خال . دایی . برادر مادر. خالو. مربرار.