کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیش و کنایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیش و کنایه
فرهنگ گنجواژه
متلک.
-
واژههای مشابه
-
نیش خورده
لغتنامه دهخدا
نیش خورده . [ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ملدوغ . (از منتهی الارب ). گزیده شده .
-
نیش دار
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - آن که نیش دارد. 2 - دارای نوک تیز. 3 - اهانت آمیز.
-
نیش غولی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - منسبوب به نیش (ناب ) غول . 2 - خرافی ، خرافاتی . ؛ایراد ~ایراد نامربوط ، اعتراض بیهوده .
-
ادوک نیش
لغتنامه دهخدا
ادوک نیش . [ اَ ک َ ] (اِ) ماه دوم پائیزنزد پارسیان عهد هخامنشی . (ایران باستان ص 1498).
-
نیش زدن
دیکشنری فارسی به عربی
عضة , لدغة
-
زخم نیش
دیکشنری فارسی به عربی
لدغة
-
نیش افتاب
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
دندان نیش
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dendun-e niš طاری: dandun-e niš طامه ای: dandun-e niš طرقی: dandun-e niš کشه ای: dandun-e niš نطنزی: dendon-e niš
-
نیش زدن
لهجه و گویش تهرانی
گزیدن،طعنه زدن
-
نیش کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
با ولع خوردن
-
نیش گاز
لهجه و گویش تهرانی
گاز اندک (خودرو)
-
نیش بازبودن
لهجه و گویش تهرانی
خندیدن بی جا
-
شُلی نیش
لهجه و گویش تهرانی
خنده سبک