کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیش زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نیچ زدن
لهجه و گویش بختیاری
nič zadan نیش زدن.
-
binate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیش زدن
-
niching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیش زدن
-
لدغة
دیکشنری عربی به فارسی
نيش , زخم نيش , خلش , سوزش , گزيدن , تير کشيدن , نيش زدن
-
لدغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ladq گزیدن؛ گزیدن با نیش؛ نیش زدن.
-
stings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت، نیش، سوزش، گزیدگی، زخم نیش، خار، نیش زدن، گزیدن، خلیدن
-
scarify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترساندن، تیغ زدن، از رو شکافتن، نیش زدن، شدیدا انتقاد کردن
-
سیخو () کردن
لهجه و گویش تهرانی
نیش چاقو زدن
-
عضة
دیکشنری عربی به فارسی
گاز گرفتن , گزيدن , نيش زدن , گاز , گزش , گزندگي , نيش
-
stinging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوسفند، نیش زدن، گزیدن، خلیدن
-
barbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دندانپزشکی، نیش زدن، خاردار کردن، پیکاندارکردن
-
زخم زبون، زخم زبون زدن
لهجه و گویش تهرانی
نیش و کنایه،طعنه
-
stung
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته شدم، نیش زدن، گزیدن، خلیدن
-
bite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاز گرفتن، نیش، گاز، گزش، گزندگی، گزیدن، نیش زدن، سو زاندن
-
تیکه پرانی
واژهنامه آزاد
متلک پرانی و نیش زدن با زبان را گویند.